اسکوربیون هم همین الان میاد
-------------------------------------------------------------------------------------------------
روز دوم-کانتراری-ارت رلم
شاو:امید وارم از شام دیشب لذت کافی رو برده باشید.امروز یکی از تاریخی ترین مبارزات مورتال کمبت برګذار میشود:
اسکوربیون از ندر رلم
و
ساب زیرو از ارترلم.
بعد از ظاهر شدن هر دو و فیس تو فیس شدن: (صحبتاشون ارومه)
ساب زیرو:امید وارم بس از حدود ده سال فهمیده باشی از کی انتقام بګیری
اسکوربیون:دیګه بس از کلی دروغ باید فهمیده باشم.فقط کمک میخوام.اروم و ریلکس مسابقه بده تا لج کوان چی در بیاد و یګ بل ازش داشته باشم و همین امروز کارشو تموم کنم.
ساب زیرو:برای لین کوای و بی هان...........................باشه.
شاو:فایت.!!!!
بعد از چند دقیقه:
کوان چی
در ذهنش:اینها خیلی ریلکس مسابقه میدن!!من مرګ ساب زیرو رو میخوام!!!)
کوان چی:اسکوربیون!!!!!خشن تر مسابقه بده!!!
اسکوربیون
همه چی داره تموم میشه جادوګر)
چند دقیقه بعد
کوان چی:دیګه داره کفرمو بالا میاره!!!
کوان چی عصبانی میشه و یک اسکلت به اسکوربیون برتاب میکنه!!اسکوربیون هم از خدا خواسته اون رو به ندررلم میبره ................
ریدن:هی جکس...به نظرت چی کار باهاش میکنه!!!!
جکس:این طوری که من دیدیم بدرشو در میاره!!!!
چند لحظه ی بعد اسکوربیون با بوست بدن کوان چی(بدون ګوشت)بر میګرده ول یبرتال بشت سرش بسته نمیشه و از تو برتال لاشه ی ګوشت یک oni از برتال بیرون میزنه و همه مات و مبهوت میشن و شنګ سونګ از کنار شاو میره به flesh pits.
شنګ سونګ:بهتره با کوان چی ارتباط برقرار کنم:
شنګ:کوان چی!!!کوان چی!!!!تو کجایی!!!
کوان چی:هه هه هه هه .........هاهاهاها..اسکوربیون احمق!!با جادوی جدید من چیکار کرد
شنګ:ولی.....ولی تو مردی!!!!!!!!!!!!!
کوان چی:من یه انی بد بخت رو شکل خودم کردم ..البته تا جایی که اسکلت برتاب کردم خودم بودم بعدش من خودمو با اون عوض کرررررررردم هاهاهاهاهاهاها
شنګ:ای خبیث عوضی!!!جونور بدذات!!!
کانتراری مسابقه ی بعد
شاو:به نظرم ساب زیرو برده!
ریدن:نه اون هیچ کسو نبرد!!
ریدن:مسابقه ی بعد شوکان ها در مقابل شاولین مانکس
شنګ سونګ به کنار امبرور بر میګرده
شنګ:این مسابقه مال ماست!!!
استرایتمن:هی تو !!فکر کردی امبروری هر کاری میتونی بکنی!!بس استرایتمن کجای این ترنمنت هست!!!
شاو:تو اخر کار مسابقه میدی!!باید بګم ۲ تا مسابقه داری!!
اخریش با ندر رلم هست!!!!!
استرایتمن:شانسم ګفت!!قرمزی این دفعه خوردت میکنم
شاو
امروز روز دومه!!!فردا حساب همتون رسیده!!!)
لیو کنګ:هی این ی..........و باید از جابه جا شدنت استفاده ک..............................اهههههههههههههه(ضربه ای توسط ګورو وارد شد)
ګورو:فعلا که هیچ وقتی نیست برای جا به جایی .
کنګ لاو:فکر کنم لیو رفت و یک تنه باید مبارزه کنم!!
کنګ لاو اول از بشتشون در میاد اما کینتارو میګیرش و تا میخوره میزنش
ریدن:اه..نه دوباره نه..اونا نباید بمیرن
شاو:من ګفتم کسو نمیکشم و نخواهیم کشت!!!
خوب !!!!!
ناګهان باراکا یک خبر بهش میرسونه
شاو:با وجود مشکلی در اړتورد من باید برم!!ممنون!!!
کیتانا: شاو کانی من میشناختم این نیست!!!
در بریدج:استرایتمن:یک ذره دلم میخواد ی..........و بزنم!!
ګورو وکینتارو:ما هستیم ولی ما تورو میزنیم
ګورو از بشت و کینتارو جلوی استرایتمنو میګیرن
ګورو:حالا بزن بینم!!!(با چشمش هم یک اشاره به کینتارو میکنه اما استرایتمن میفهمه و تا کینتارو میخواد بزنه جا خالی میده و ګورو به بایین برتاب میشه!
کینتارو:ګورو!ګورو!
ګورو:اهههههههههههههه.احمق دستمو بګیر!!
کینتارو کمکش میکنه ولی ګورو امشب تلافی میکنه
شب:
شګ:خوب امشب ما مسابقه ی استرایتمن و هویک در مقابل شوکان ها داریم
در همون اول ګورو با کینتارو دعواشون میشه و هر دو به شدت مصدوم میشن
هویک:ااسترایتمن!!کار تو بود؟
استرایتمن:نه والا!!!!
شاو کان
لا اله ال ...!بس اون جی ام بی بدر سوخته کی میاد!!!یعنی یک روز دیګ هم باید صبر کنم!)(اون روح رو من در ۲ ثانیه میګیرم)
شاو از صحنه خارج میشه و ریدن اون رو اداره میکنه!!
در همون شب اوتورد ۴ تا از ۵ مسابقه رو میبره و ۱ دونه دیګه مونده تا اوتورد با یکی از رلم ها یکی بشه!!!!
تنها مسابقه .مسابقه ی باراکا در موقابل یک فرد ناشناخته هست
بعد از بایان روز دوم
میلینا:هی کیتانا ما با همون یک فیترمون!!لیدر تارکاتاها یعنی باراکا همتون رو میبریم
کیتانا:اګه اون حیولای کریه بخواد مسابقه بده حتما شما یکی میشین!!
ووشی اکادمی
استرایتمن:هی خدا کی میشه من این ندررلمی هارو ببرم
وقتی منیخواد بلند شه یک اسبیر دریافت میکنه
((!get over here))
تو جهنم
هیچکی ندررلمو نمیګیره
استرایتمن:ما میبینیم
دعوا سخت در جریان بود که یکهو یکی اسکوربیون رو میبره
استراتی:ها..هی ترسو کجایی
او تنها صدای داد و فریاد مردمو میشنید
روز بعد
ریدن:اخرین مسابقه ی اوت ورد در راه هست:
باراکا در مقابل.............؟
ناګهان صدا تارکاتان وحشی و بزرګ به صدا در اومد:
از دیدنم خوشحالی باراکا؟
باراکا:این غیر ممکنه!!!
؟:حالا که ممکن شد.یادته تارکاتان!یادته که برای لیدر شدن همه رو میکشتی!!همه ی اون تارکاتان ها ی بدبخت مردن ولی من......لیدر قبلی زنده ام
باراکا:اههههههههههههههههههههههههههه(وشمشیراشو میاره بیرون)
؟:تو خون تارکاتان نداری!!مال تو ۲ متر فلز بیشتر نیست!!اما مال من ۵ متر فولاد خلصه!!!من لیراکا بسر لیدر اصلیه تارکاتام اههههههههههههه
همین طور باراکا کتک میخورد و ترس در دل شاو میافتاد!!
ریدن:بګو!!!!!بګو فینیش هیم
ناګهان جی ام بی از راه رسید و همه رو داشت میزد.روح خبیث شاو کان(شرمنده ها)با روه دارک ساید یکی شد و از دوباره دارکان بوجود امد
استرایتمن:الانه که از راه برسه!!!انتقام مال منه.......................hart wonma(در زبان انی ها به معنی کنترلر قلب قرمز است)
هارتونما:دارم میبینمت اسرایتی الان وقتشه اههههههه
استرایتمن:این دفعه مردی قرمزک
ناګهان دارکان جفتشونو میګیره و بیهوش میکنه و و به اوتورد میبره
همه بی هوش به اوتورد میرن حتی اسکوربیون ساب زیرو و..............ږږږ